بر بازوان مرگ

ساخت وبلاگ
خوی بد دارم ملولم تو مرا معذور دار خوی من کی خوش شود بی‌روی خوبت ای نگار بی‌تو هستم چون زمستان خلق از من در عذاب با تو هستم چون گلستان خوی من خوی بهار بی‌تو بی‌عقلم ملولم هر چه گویم کژ بود من خجل از عقل و عقل از نور رویت شرمسار آب بد را چیست درمان باز در جیحون شدن خوی بد را چیست درمان بازدیدن روی یار آب جان محبوس می‌بینم در این گرداب تن خاک را بر می‌کنم تا ره کنم سوی بحار شربتی داری که پنهانی به نومیدان دهی تا فغان در ناورد از حسرتش اومیدوار چشم خود ای دل ز دلبر تا توانی برمگیر گر ز تو گیرد کناره ور تو را گیرد کنار بر بازوان مرگ...ادامه مطلب
ما را در سایت بر بازوان مرگ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fmhonari7 بازدید : 60 تاريخ : شنبه 18 دی 1395 ساعت: 6:25

  دیدار یار غایب دانی چه ذوق دارد ابری که در بیابان بر تشنه‌ای ببارد ای بوی آشنایی دانستم از کجایی پیغام وصل جانان پیوند روح دارد سودای عشق پختن عقلم نمی‌پسندد فرمان عقل بردن عشقم نمی‌گذارد باشد که خود به رحمت یاد آورند ما را ور نه کدام قاصد پیغام ما گذارد هم عارفان عاشق دانند حال مسکین گر عارفی بنالد یا عاشقی بزارد زهرم چو نوشدارو از دست یار شیرین بر دل خوشست نوشم بی او نمی‌گوارد پایی که برنیارد روزی به سنگ عشقی گوییم جان ندارد یا دل نمی‌سپارد مشغول عشق جانان گر عاشقیست صادق در روز تیرباران باید که سر نخارد بی‌حاصلست یارا اوقات زندگانی بر بازوان مرگ...ادامه مطلب
ما را در سایت بر بازوان مرگ دنبال می کنید

برچسب : سودای عشق پختن عقلم نمی پسندد, نویسنده : fmhonari7 بازدید : 125 تاريخ : شنبه 8 آبان 1395 ساعت: 12:21

همه‌ی آنهایی که مرا می‌شناسند

می‌دانند چه آدم حسودی هستم ؛
و همه‌ی آنهایی که تو را می‌شناسند ...


لعنت به همه آنهایی که تو را می‌شناسند !

بر بازوان مرگ...
ما را در سایت بر بازوان مرگ دنبال می کنید

برچسب : نزار قبانی,نزار قبانی شعر,نزار قبانی ترجمه فارسی,نزار قبانی شعرهای,نزار قباني غزل,نزار قباني حب,نزار قباني والحب,نزار قباني بلقيس,نزار قباني أحبك أنت,نزار قباني أحبك, نویسنده : fmhonari7 بازدید : 60 تاريخ : يکشنبه 18 مهر 1395 ساعت: 1:41

چه غم ز بی کلهی کآسمان کلاه منست زمین بساط و در و دشت بارگاه منست گدای عشقم و سلطان وقت خویشتنم نیاز و مسکنت و عجز و غم سپاه منست به راه عشق نتابم سر از ارادت دوست که عشق مملکت و دوست پادشاه منست زنند طعنه که اندر جهان پناهت نیست به جان دوست همان نیستی پناه منست به روز حشر که اعمال خویش عرضه دهند سواد زلف بتان نامه سیاه منست به مستی ار ز لبت بوسه یی طلب کردم لب پیاله درین جرم عذرخواه منست قلندرانه گنه می کنم ندارم باک از آنکه رحمت حق ضامن گناه منست به رندی این هنرم بس که عیب کس نکنم کس ار ز من نپذیرد خدا گواه منست مرا به حالت مستی بر بازوان مرگ...ادامه مطلب
ما را در سایت بر بازوان مرگ دنبال می کنید

برچسب : m,com,meaning,n,0,b,l,net,mm,k, نویسنده : fmhonari7 بازدید : 191 تاريخ : يکشنبه 18 مهر 1395 ساعت: 1:40

من ندانستم از اول که تو بی مهر و وفایی عهد نابستن از آن به که ببندی و نپایی دوستان عیب کنندم که چرا دل به تو دادم باید اول به تو گفتن که چنین خوب چرایی ای که گفتی مرو اندر پی خوبان زمانه ما کجاییم در این بحر تفکر تو کجایی آن نه خالست و زنخدان و سر زلف پریشان که دل اهل نظر برد که سریست خدایی پرده بردار که بیگانه خود این روی نبیند تو بزرگی و در آیینه کوچک ننمایی حلقه بر در نتوانم زدن از دست رقیبان این توانم که بیایم به محلت به گدایی عشق و درویشی و انگشت نمایی و ملامت همه سهلست تحمل نکنم بار جدایی روز صحرا و سماعست و لب جوی و تماشا در همه شهر دلی نیست که بر بازوان مرگ...ادامه مطلب
ما را در سایت بر بازوان مرگ دنبال می کنید

برچسب : که چرا دل به تو دادم,عیب کنندم که چرا دل به تو دادم,دوستان عيب کنندم که چرا دل به تو دادم,دوستان عیب کنندم که چرا دل به تو دادم,دوستان منع کنندم که چرا دل به تو دادم,دوستان عیبم کنند که چرا دل به تو دادم,همگان عیب کنندم که چرا دل به تو دادم,من چرا دل به تو دادم که,شعر دوستان عیب کنندم که چرا دل به تو دادم,من چرا دل به تو دادم که دلم, نویسنده : fmhonari7 بازدید : 100 تاريخ : يکشنبه 18 مهر 1395 ساعت: 1:40

چشــــــــم رضا و مرحمت بر همه باز می‌کنی چون که به بخت ما رسد این همه ناز می‌کنی   ای کــــه نیازمــوده‌ای صورت حــــال بــــی‌دلان عشق حقیقتست اگـــــر حمل مجاز مــی‌کنی   ای کـــه نصیحتم کنـــی کـــــــز پی او دگر مرو در نظر سبکتکین عیــــــب ایــــــاز مــــی‌کنـــی   پیش نمـــــــــاز بگــــــذرد ســـرو روان و گویدم قبله اهــــــل دل منـــــــم سهو نمــاز می‌کنی   دی بـــــه امیــــد گفتمش داعــــی دولت تـوام گفت دعـــا بــــه خـــود بکن گر به نیاز می‌کنی   گفتم اگـــــر لبت گــزم مــــی‌خورم و شکر مزم گفت خــــــــوری اگــر پـــز بر بازوان مرگ...ادامه مطلب
ما را در سایت بر بازوان مرگ دنبال می کنید

برچسب : این همه نازک خیالی,این همه نازک خیالی افتخاری,این همه ناز و تنعم,این همه ناز میکنی,این همه نازک خیالی از افتخاری,اين همه نازك خيالي,این همه ناز نکن,شعر این همه نازک خیالی,با این همه ناز ای پری,دانلود آهنگ این همه نازک خیالی, نویسنده : fmhonari7 بازدید : 74 تاريخ : يکشنبه 18 مهر 1395 ساعت: 1:40

ای کاش مرده به دنیا می آمدم

تا بدون هیچ چشمداشتی

تنها به احترام آمدنم

بدرقه ام می کردند


محمد هنری

تیر 95

بر بازوان مرگ...
ما را در سایت بر بازوان مرگ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fmhonari7 بازدید : 24 تاريخ : يکشنبه 18 مهر 1395 ساعت: 1:39